دوستی

با سلام اینجانب دوستی دارم 25 ساله به نام مجید ایشان مدتی است که به گفته ی خودش با دختر خانمی رابطه ی دوستانه برقرار نموده البته در حد صحبت کردن حضوری و مکالمه تلفنی و تاکنون هدف ایشان صرفا دوستی بوده و نه ازدواج .البته خود به نادرست بودن این عمل واقف است اما(بنا به گفته های خودش) به واسطه ی هوای نفس و فشار زیادی که به او وارد میشود نمی تواند از این ارتباط دست بکشد. ظاهرا ایشان اخیرا در ماه مبارک رمضان در حین قرائت قرآن با آیه ی پنجم سوره ی مائده مواجه شده که در این آیه شریفه از هرگونه رابطه ی نادرست با نامحرم انسانها برحذر داشته شده اند و با توجه به اینکه در این آیه تاکید شده که این اعمال ضمن آنکه گناه است تمامی اعمال نیک را نیز تباه میکند. به همین دلیل هم اکنون گمان ایشان بر آن است که تمامی کارهای نیک و عباداتی که انجام داده از بین رفته و واجبات و فرائضی که اکنون به جا می آورد(مثل نماز ، روزه و .. )به واسطه ی استمرار این عملش مورد پذیرش قرار نمی گیرد و به همین خاطر دچار یاس و سرخوردگی مضاعفی گردیده است. توصیه من به این دوست ان بود که با تحقیق در مورد آن خانم چنانچه ایشان را گزینه ی مناسبی برای ازدواج یافتند با قصد و نیت ازدواج پا پیش بگذارند و در غیر این صورت از ادامه این عمل خودداری نمایند اما به هر حال ایشان به شدت دچار سردرگمی است. حال سوال اینجاست که تفسیر دقیق آیه ی شریفه ی مذکور چیست؟ آیا نتیجه گیری صورت گرفته توسط این دوست من در خصوص این آیه، صحیح بوده یا خیر؟ توصیه شما در مورد این مشکل چیست؟ با تشکر و سپاس فراوان

پاسخ: 

پرسش: دوستی دارم 25 ساله به نام مجید . مدتی است که به گفته خودش با دختر خانمی رابطه دوستانه برقرار نموده . البته در حد صحبت کردن حضوری و مکالمه تلفنی و تاکنون هدف ایشان صرفا دوستی بوده و نه ازدواج . البته خود به نادرست بودن این عمل واقف است. اما(بنا به گفته های خودش) به واسطه هوای نفس و فشار زیادی که به او وارد می شود نمی تواند از ارتباط دست بکشد. ظاهرا ایشان اخیرا در ماه مبارک رمضان در حین قرائت قرآن با آیه پنجم سوره مائده مواجه شده که در این آیه شریفه از هرگونه رابطه نادرست با نامحرم انسان ها برحذر داشته شده اند . با توجه به اینکه در این آیه تاکید شده که این اعمال ضمن آنکه گناه است، تمامی اعمال نیک را نیز تباه می کند. به همین دلیل هم اکنون گمان ایشان بر آن است که تمامی کارهای نیک و عباداتی که انجام داده، از بین رفته و واجبات و فرائضی که اکنون به جا می آورد(مثل نماز ، روزه و .. )به واسطه استمرار این عملش مورد پذیرش قرار نمی گیرد. به همین خاطر دچار یاس و سرخوردگی مضاعفی گردیده است. توصیه من به این دوست آن بود که با تحقیق در مورد آن خانم چنانچه ایشان را گزینه مناسبی برای ازدواج یافتند، با قصد و نیت ازدواج پا پیش بگذارند . در غیر این صورت از ادامه این عمل خودداری نمایند اما به هر حال ایشان به شدت دچار سردرگمی است.
تفسیر دقیق آیه مذکور چیست؟ آیا نتیجه گیری صورت گرفته توسط دوست من در خصوص آیه، صحیح بوده ؟ توصیه شما در مورد این مشکل چیست؟

پاسخ: با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
برقراري ارتباط بين دختر و پسر به هر منظور كه باشد، نمي‌تواند مورد تأييد قرار گيرد، چون در نهايت به وابستگي عاطفي منجر خواهد شد . فرد را از مسير زندگي طبيعي خويش دور مي‌سازد. اين ارتباط به هر منظور و به هر نحو كه باشد ،خواه تلفني و حضوري و ... نمي‌تواند موجه باشد.
هوای نفس و فشار زیادی كه به انسان وارد می‌شود ، چنان نیست که انسان ها را بی اختیار سازد و آن ها را در برابر انجام یا عدم انجام کارها ناتوان سازد. بنابراین می‌توانیم نتیجه گری کنیم که گاهی نمی‌خواهیم و به فشارها تن در می‌دهیم و در برابر آن ها تسلیم می‌شویم. این در حالی است که جدا شدن از این حالات تنها مستلزم جدا شدن از تصویر پردازی‌ها و جلوگیری از ایجاد احساس خوشایندی است که هنگام تصویر پردازی‌ها بر روی آن ها اعمال می كنیم.
در این جا باید به دو مسأله جداگانه احساس گناه و گناه دینی اشاره نمایم. گناهی که در دین مورد اشاره قرار گرفته است .نهایتاً بر اثر نفس لوامه فرد را به سوی اعمال نیک و توبه رهنمون می‌سازد. این مسأله ای نجات بخش است که به انسان شرم می‌بخشد که چگونه در برابر خدواند به گناه دست می‌زنی؟ بدون آن که احساس توهین به فرد ببخشد و او را ناامید سازد.
یکی از مواردی که به عنوان یک مکانیزم نگهدارنده در ایجاد احساس گناه در فرد مؤثر است، همین احساسی است که دوست شما می گوید. وجود احساس گناه هیچ ارتباطی به مسایل دینی نداشته و تنها یک اختلال روانشناختی است که باید درمان گردد . ایشان تا زمان درمان کامل نباید برای ازدواج اقدام نماید. روشن است که هر گونه انتخاب می‌تواند کاملاً مبتنی بر احساس و عدم شناخت کامل صورت پذیرفته باشد. از سوی دیگر این حال نامناسب می‌تواند زندگس مشترک را نیز با دشواری روبرو سازد . عدم رضایتمندی زناشویی را به همراه داشته باشد یا آنکه زندگی مشترک را متزلزل سازد.
احساس گناه هم نمی تواند سازنده باشد و بیش تر مخرب است . به همین دلیل از دسته احساس گناه هایی که در دین وارد شده است نمی باشد. این نوع احساس در واقع نوعی خود-سرزنشی و تقصیر است و باید از آن دور بماند. احساس گناه افراطي که در آن، فرد خود را مأیوس از رحمت خدا می‌داند، به هيچ وجه مطلوب درگاه خداوند و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسه‌های شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست . به خوبی مي‌توان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودراضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد.
اما گاهی در اثر آن که فرد دارای یک بافت افسردگی درون‌زاد است، پس از انجام یک گناه و تکرار به این نتیجه می‌رسد که من گناهکار هستم . نباید در محضر خدواند حاضر شوم . هیچ یک از اعمال من که پذیرفته نخواهد شد . پس بهتر است که از او فاصله بگیرم. در این موارد شاهد آن هستیم که این افراد برای آن که منصف تر به نظر برسند ، به خودشان توهین می کنند . خود را مستحق هر گونه عقوبتی می‌دانند. این مکانیزم هرگز نمی‌تواند سالم ارزیابی تلقی گردد و باید به درمان آن مبادرت ورزید. به ايشان اطمينان دهيد كه رفتارهاي پيشين ايشان نبايد موجب شود كه عبادات را رها سازد و از خدا دور شود.
متأسفانه ایشان نمی تواند حتی به نیت ازدواج با این فرد به ادامه روابط بپردازد و باید روابط را به طور کلی قطع نماید؛ در نتيجه پيشنهاد هر گونه ادامه روابط براي هر منظور نامناسب است. یکی از توصیه‌های همیشگی ما مشاوران به همه دختر و پسرها این است که پیش از قول جدی در حضور خانواده و متعهد شدن نسبت به همدیگر بر اساس عرف، شرع و قانون به همدیگر دل نبندید. دلیل آن هم روشن است چون بعد از وابستگی عاطفی امکان دست یابی به یک شناخت مناسب نخواهد بود . از دست مشاوران هم کاری بر نمی آید مگردر جلسات مشاوره متعدد و تازه آن هم با قصد خود دختر یا پسر!
آنچه معمولاً به نام فراموشي گفته مي‌شود ، صحت نداشته و افراد بايد صرفاً با واقعيت‌ها كنار آيند . اين مسأله در ماه مبارك رمضان به خوبي متصور بوده است. در خصوص همان ماه مبارك رمضان دقت كنيد كه چه چيزي اتفاق افتاده بود كه توانست او را از اين ماجراها دور سازد. پرهيز از افكار ناسالم و جلوگيري از پردازش و رسيدگي احساسي به مسايل كه رمز اصلي كنار‌آمدن با اين قبيل مسايل است، باز هم مي‌تواند مؤثر باشد و دوست شما را از احساس تنهايي بازدارد. در اين صورت هر چه ايشان به يك فعاليت سازنده اشتغال بيش تري داشته باشد، از اين رفتار فاصله خواهد گرفت و احساس نياز كم تري خواهد نمود.
ارتباط دختر و پسر به قصد ازدواج بايد منطقي باشد. در غير اين صورت سرپوشي براي توجيه رابطه با نامحرم خواهد بود و زمينه گناه را فراهم خواهد نمود. از طرفي رابطه مستقيم با دختر با بهانه شناخت بيش تر واقعيت بيروني ندارد. زيرا در رابطه مستقيم وابستگي ايجاد مي شود . وابستگي باعث توجيه تفاوت هاي فرهنگي ، خانوادگي و شخصيتي مي شود . تنها راه شناخت تحقيقات محلي از روابط والدين ، دوستان، وضعيت اعضاي ازدوج كرده و... است. بعد از مناسب بودن و تحقيقات دقيق و جزيي ، دو طرف براي آشنايي با انتظارات ، خواسته ها ، علاقه ها و موضوعات مهمي كه در زندگي شان است ،به طور رسمي صحبت مي كنند. موفق باشيد.



:: موضوعات مرتبط: دوستی با نامحرم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390

ب- راه کنترل غريزه جنسي :
کارشناسان مسايل جوانان،براي کنترل غريزة جنسي راهکارهاي متعدد ومتفاوتي بيان کرده اند ،به برخي از آن ها اشاره مي کنيم:
ا -داروئي و غذايي:
1- داروهايي جهت کاهش شهوت جنسي به صورت آمپول و قرص و پودر در داروخانه ها موجود است0
2- برخي داروهاي گياهي در کاهش غريزه جنسي تأثير زيادي دارند مثل سداب که گياهي است داراي برگ هاي ريز و باريک، ولي بسيار بد بو که به يوناني فيجن و در شمال ايران (تنکابن و مناطق ديلمان )"پيم" ناميده مي شود0عصاره و جوشانده برگ آن ميل شود (1).هم چنين کافور که پودر آن در برخي از مجامع شبانه روزي ايران ،براي تعديل غريزه جنسي جوانان ،در غذاهاي شان مي ريزند 0البته براي تعيين مقدار آن حتما بايد با پزشک مشورت شود 0
3- از غذاهايي که طبع سرد دارند مثل عدس، لبنيات به خصوص ماست،و سبزي به ويژه کاهو و کلم زياد استفاده کنيد.
4- از خوردن مواد غذايي انرژي زا و محرک که طبيعت گرم دارند،مانند:عسل ،خرما،پياز،موز، ارده شيره ،قاووت،سير،تخم مرغ،فلفل و انواع ادويه جات، گردو،پسته و... پرهيز کنيد يا به حد اقل برسانيد 0
5- کم‌خوري: يکي ديگر از راه‌هاي کنترل غريزة جنسي، دوري از پرخوري است. از اين رو در روايات اسلامي از روزه‌داري به عنوان عامل تعديل غريزه جنسي ياد شده است.
پيامبر اکرم(ص) مي‌فرمايد: «اي جوانان، هر يک از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج کند . اگر قدرت ندارد، روزه بگيرد، زيرا روزه گرفتن براي کنترل شهوت مفيد است».(2)
6- - اطراف آلت تناسلي را از موهاي زايد صاف نکنيد ،مگر آن که بلند شدن موها ضرر داشته باشد .در اين صورت به جاي تيغ از نوره استفاده کنيد .

ب- تفکر و انديشه صحيح ‌:
به طور كلي‌، فكر كردن صحيح‌، به طور مستقيم يا غير مستقيم‌، از عوامل بازدارنده به شمار مي‌آيد، زيرا مانند آيينه صاف‌، زيبايي ها و زشتي‌هاي امور را براي انسان نشان مي‌دهد. قرآن در آيات بسياري‌، مردم را به انديشيدن و تفكر، درباره حقايق عالم دعوت كرده‌، از آن‌ها خواسته است كه بدون فكر، كاري را انجام ندهند.
حضرت علي‌ نيز مي‌فرمايد: "ما ذل‌ّ من احسن الفكر; كسي كه نيكو بينديشد، هر گز ذليل وخوار نمي‌شود."(3)
به کار گيري انديشه از دو جهت در کنترل غريزه جنسي مؤثر است 0
1- انديشه در آثار مثبت و مطلوبي که کنترل غريزه جنسي در سلامت جسم و روان دارد . هم چنين در تقويت قدرت اراده و تصميم گيري ،بصيرت و بينايي،حافظه و استعداد،فهم و دانايي فرد اثر مي گذارد . از سويي ديگرخداوند محبت او را در دل مردم و مؤمنان قرار مي دهد.از لطف و عنايت هاي ويژه خويش در دنيا بهره مندش مي سازد ،همان گونه که حضرت يوسف(ع) و جناب ابن سيرين از شاگردان امام صادق(ع)و صدها نفرديگر با کنترل شهوت صاحب کمالات و مقامات معنوي والايي شدند0 البته پاداش هايي که خداوند به کنترل کنندگان شهوت در آخرت مي دهد، با آثار و پاداش هاي دنيوي آن قابل مقايسه نيست و کسي جز خدا حد و اندازه آن را نمي داند0
2- انديشه در مورد آثار وضعي و بيماري هاي جسمي (به ويژه بيماري هاي مربوط به مجراي ادرار) و رواني و روحي استمنا و ديگر راه هاي شهوت راني هاي غير مشروع از يک سو و تفکر در کيفرها و عذاب هايي که در آخرت دامنگير وي مي شود، از سويي ديگر مانع شهوت گرايي مي گردد0
ج-سالم سازي انديشه و دور شدن از دام ها و تله هاي شيطاني:
1- مشکل‌ترين مرحله رويارويي با انحراف جنسي، سالم سازي انديشه و پرهيز از افکار شهوي است. امام علي(ع) مي‌فرمايد:
«کسي که در پيرامون گناه بسيار بينديشد، سرانجام به آن کشيده خواهد شد».(4) بنا براين لازم ذهن و انديشه خود را کنترل کنيد .از متمرکز شدن در مورد جنس مخالف و مسايل غريزي و شهواني پرهيز کنيد .هر وقت ذهن به صورت ناخواسته به آن سمت کشيده شديد، تغيير وضعيت دهيد ،مثلا راه برويد ،بدوييد ،ورزش کنيد ،آب سرد به صورت بزنيد يا قرآن بخوانيد،ذکر خدا بگوييد. کلمه "ما شاءالله ولا حول ولا قوة الّا بالله العظيم" را زياد بگوييد ،و يا با صداي بلند شعر و آواز بخوانيد0
2- ـ کنترل چشم:
نگاه راهبر دل و دام شيطان و بذر شهوت است. براي مهار غريزه جنسي بايد از ديدن آن چه که ميل جنسي را تحريک مي‌کند ،خودداري کرد. امام علي(ع) مي‌فرمايد: «بهترين عامل روگرداني از شهوات، فروبستن چشم‌ها است» (5)
3ـ عدم اختلاط زن و مرد:
همنشيني زن و مرد و هم‌سخن شدن و خلوت کردن با يکديگر زمينه را براي تحريک شهوت جنسي فراهم مي‌کند.
4- از تماشاي برجستگي‏هاي بدن خود و ديگران و صحنه‏هاي تحريك كننده جدا خود داري كنيد.
5- از فكرکردن و ترسيم نمودن صحنه‏هاي محرك در ذهن و خيال پرهيز کنيد .
6-از گوش دادن به آوازها و موسيقي‏هاي تحريك‏كننده و مبتذل اجتناب کنيد0
7- از نشست‏هاي غفلت‏زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريك‏آميز،فاصله بگيريد0
د-خود شناسي و توجه به کرامت انساني ‌:
بخشي از گناهان‌، بر اثر آن است كه انسان‌، به ارزش خود پي نبرده است‌;هنگامي که انسان‌، شخصيت و جايگاه خود را در نظام هستي بشناسد و به آن توجه داشته باشد،گناه نمي کند0 زيرا وقتي به اين حقيقت آگاهي يافت که خداوند اساس وخمير مايه آفرينش او را از قطره آبي نجس و بي ارزش که با چشم غير مسلح قابل ديدن نيست آفريده است ،و از سويي ديگر به وي استعدادهاي شگفت انگيز داده و او را به مقامي والا و ارجمند که برتر از همه موجودات است ،رسانيده است، حاضر نخواهد شد خود را همرديف حيوانات قرار دهد .شخصيت و کرامت انساني و عزّت نفس خود رابه دست خواسته هاي حيواني و نفس امّاره يا شيطان بسپارد0 حضرت علي عليه السلام مي فرمايد :
کسي که در درون خويش احساس عزّت و کرامت و بزرگواري دارد ،هيچ وقت حاضر نمي شود آن را با گناه از بين ببرد و خود را خوار و بي مقدار نمايد0 نيز مي فرمايد:
"قبيح بذي العقل ان يكون بهيمة وقد امكنه ان يكون انساناً;
براي خردمند، زشت است كه هم چون حيوان باشد، با اين كه براي او ممكن است‌، انسان باشد."(6)
ه- معنويت درماني:
1- تقويت ايمان و معرفت به خدا:
ايمان به خدا و توجه به او در همه جا، از اساسي‌ترين اهرم‌هاي بازدارنده از گناه است‌، زيرا اين موضوع‌، آن چنان نيرويي در برابر گناه براي انسان به وجود مي‌آورد كه او را نفوذناپذير مي‌كند. در آيات زيادي‌، بر ايمان‌، براي بازداري از گناه‌، تكيه شده است‌; نظير آيات: "أَلَم‌ْ يَعْلَم بِأَن‌َّ اللَّه‌َ يَرَي‌َ;(علق‌،14) آيا انسان نمي‌داند كه خداونداو را مي‌بيند."واو پيوسته در پيشگاه ودر محضر خدا است؟
-"إِن‌َّ الَّذِين‌َ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسَّهُم‌ْ طَائف مِّن‌َ الشَّيْطَـَن‌ِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُون‌;(اعراف‌،201) پرهيزگاران‌، هنگامي كه گرفتار وسوسه‌هاي شيطان شوند، به ياد خدا مي‌افتند و بينا مي‌گردند0بنا براين با تقويت خدا شناسي بايد ايمان را قوي ساخت.
خواندن همه نمازها ي واجب به ويژه نماز صبح در اول وقت، هم چنين برقراري ارتباط نزديک با خدا از راه مناجات و خواندن دعا به خصوص دعاي کميل با توجه به معاني ومفاهيم آن تأثير شگرفي در کنترل خواهش هاي نفساني دارد. 0
2- آخرت گرايي:
توجه به پاداش اخروي درباره کساني که دامن خود را از گناه پاک داشته اند. امام علي(ع) مي‌فرمايد: «کسي که به بهشت علاقه دارد، خواهش‌هاي نفس و شهوات را فراموش کند».(7)
3- ياد مرگ:
رسول خدا(ص) اصحاب خود را درباره مرگ بسيار سفارش مي‌کرد و مي‌فرمود: «زياد مرگ را ياد کنيد، زيرا ياد مرگ شکنندة لذات نفساني و مانع ميان تو و شهوات است». (8)
4- با شركت در مجالس مذهبي، دعا، خواندن نمازهاي نافله و نافله شب پيوسته در صدد تقويت نيروي ايمان خود باشيد.
5- تلاوت قرآن:
بي‏شك انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفكر در مضامين آن، خود شفاي هر دردي است كه به سرعت، كار هر پريشاني را رو به سامان مي‏برد و زخم‏هاي پنهان را، التيام مي‏دهد . همت‏ها را تا آسمان‏ها بالا مي‏برد . بشر را از فرو رفتن در هواهاي نفساني، نجات مي‏بخشد.

و - فرصت شناسي واستفاده بهينه از آن:
1- براي تمام اوقات شبانه روز خود برنامه‏اي منظم ، تدوين كنيد . هيچ زماني را بدون برنامه قبلي سپري نكنيد زيرا براي آن اوقات شيطان برنامه‏ريزي مي‏كند.
2- ورزش:
يکي از راه‌هاي آرام کردن طوفان غريزه جنسي در انسان، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژي‌هاي بدني و فکري انسان را به خود اختصاص مي‌دهد و از مسايل ديگر کم مي‌کند.
3- اوقات فراغت خود را با مطالعه و انجام كارهاي هنري، فني، و... پر كنيد.هيچ گاه تنها يا بيکار نمانيد0
نکات مهم:
1- راه حل دين در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غريزه جنسي نخست ازدواج و نكاح مشروع است.پيامبر اسلام فرمود: «اي گروه جوانان! هر يک از شما که قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام کند، زيرا بهترين وسيله است که چشم را از نگاه‌هاي آلوده و عورت را از بي‌عفتي محافظت مي‌کند».(9)
در عين حال قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينه ازدواج، عفت‌پيشگي و يا خويشتن‌داري در امور جنسي مي‌داند و مي‌فرمايد: «آن ها که وسيله ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز کند».(10) البته اين امر، نياز به مقاومت سرسختانه دارد که در روايات به عنوان جهاد اکبر مطرح شده است.

2- براي نجات از اين وضعيت لازم است با عزمي راسخ و اراده‏اي محكم به راهكارهاي فوق پاي بند باشيد كه در پرتو عمل به آن و بدون هيچ گونه تنبلي، سستي، اهمال‏كاري موفقيت خود را تضمين خواهيد كرد و گرنه دردي دوا نخواهد شد.
اين نوشتار را با اين جمله به پايان مي‏بريم كه بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت».

پي‌نوشت‌ها:
1. جهت اطلاع بيش تر به لغتنامه دهخدا رجوع شود.
2. بحار الانوار،ج 100،ص 22.
3.غررالحکم،ج 1،ص56 .
4. همان،ج 5 ،ص 321 .
5. همان،ج 6،ص164.
6. کنز الفوائد،ج1،ص99 ؛شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ،ج 20 ،ص306.
7. نهج البلاغه ،قصار30
8. بحار الانوار،ج 74 ،ص388 .
9. مکارم الاخلاق، ص 100.
10. نور (24) آيه 33.



:: موضوعات مرتبط: چگونه غریزه جنسی خود را کنترل کنیم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390

فلسفه عدم استجابت دعا

چرا بعضی دعا های مهم مستجاب نمی شود به این مساله دقت کنید و دلیل عدم استجابت آن را بنویسید.
میل جنسی بالایی دارم هر روز دعا می کنم به زیارت می روم به دنبال ازدواج مشروع می روم سالهاست که جواب ردها شنیدم حتی با روزه گرفتن و امساک در خوراک و پوشاک و فیلم نمی توانم خودم را کنترل کنم هرچند که لاغر هستم و در عمرم حتی عکس سکسی هم ندیده ام حتی در خواب هم ارضا نمیشوم چون به خاطر حیا و هیجان سریع بیدار می شوم به دکتر هم مراجعه کردم گفت در بیداری از خروج آن ممانعت نکن و اگر نه افسرده میشوی ومن به گناه اجباری می افتم البته استمنا نمیکنم کاری شبیه زنای ذهنی
سالها گذشت اما سوال این جاست که چرا در حالی که به گناه می افتادم دعایم مستجاب نمی شد؟ چه سری بود که دعای من مستجاب نمیشد؟خلاصه شبهه مثل بت بودن خدا ایجاد شد؟

پاسخ: 

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز.
پرسش شما در واقع از دو چيز است:
ا - راز عدم استجابت دعا .
ب - راه کنترل غريزه جنسي .
در دو قسمت به تفكيك به پرسش شما پاسخ مي دهيم .
ا - راز عدم استجابت دعا :
انسان مرتبط با خدا مى‏كوشد از طريق دعا (راز و نياز و مناجات و عبادت) به خدا نزديك شود. وقتى با كسى آشنا شدى و ارتباط پيوسته شما زمينه اعتماد را فراهم ساخت و از دوستان صميمى او به شمار آمدى، در هنگام نياز به خانه‏اش مى‏روى. شرط دوستى را به جا مى‏آوري . ميثاق و محبت را استوار مى‏سازي. او نيز در را باز مى‏كند . شما را در اندرون پذيرايى مي‌نمايد . مورد لطف و عنايت ويژه قرار خواهد داد.
بر اين اساس هر دعايي از انسان مورد اجابت خدا است؛ زيرا خداوند به طور مطلق و بي هيچ قيدي فرمود : مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم، اما
از نظر تعاليم ديني ما، استجابت همواره به معناي برآورده شدن و عملي شدن آنچه ما خواسته ايم نيست. اين امر معقول وپذيرفتني نيست و با ساير سنت هاي قطعي الهي در عالم همخواني ندارد. مثلا فرض كنيد اگر در شب قدري مادري براي سلامت و بازگشت فرزند رزمنده اش از ميدان جنگ دعا كند . از آن سو فرزندش نيز براي شهادت و شهيد شدن دعا کند ، تكليف چيست؟ آيا مي شود اين رزمنده هم شهيد بشود و هم نشود؟ البته اين يك مثال بسيار ساده و معمولي است. مثال هاي بسياري از اين دست مي توان زد. تازه مثال ها و موارد تنها صورت هاي ظاهري است كه براي ما قابل درك است. به علاوه اگر همه خواسته هاي انسان ها در دعاهاشان بر آورده شود، لازم مي آيد همه نظام دقيق عالم به واسطه دعاهاي گوناگون بندگان در شرائط خاص استجابت به هم بريزد. ساختار عالم وحوادث آن هر روز بسته به دعاهاي بندگان شكل جديدي به خود بگيرد كه اين امر معقول ومنطقي نيست.
معناي درست استجابت همان است كه از روايات استفاده مي‌شود كه به ما گفته شده : هيچ دعايي بي اثر نيست. هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد. هر دعاي مقبولي يقيناً به استجابت مي‌رسد، اما گونه‌هاي استجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) مي‌فرمايد: «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد:
براي او ذخيره مي‌گردد،
يا در دنيا برآورده مي‌شود،
يا بلايي را كه مي‌خواست به او برسد، ‌از وي مي‌گرداند». (1)
چنان كه از روايات برمي آيد، برخي از دعاها مورد توجه خداوند قرار نمي گيرند. از آن ها تعبير «دعاي غير مسموع » مي شود. اما دعا با شرائط خاص و در موقعيت هاي ويژه مستجاب است .
راز عدم استجابت آن جوري که باب ميل ما باشد ، در اين واقعيت نهفته است که از باطن هستي و مصالح حقيقي خود و جهان بي خبريم. به همين دليل گاهي مي‌پنداريم خير و مصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتي يا دفع و رفع مشکل و مانعي است. بر اساس اين پيش فرض وقتي مي‌بينيم خواستة ما بر آورده نمي‌شود، رنجيده خاطر مي‌شويم! در حالي که اگر حجاب از روي «حقيقت باطني» عالم کنار رود و آينده و نتيجه برخي خواسته‌ها براي ما روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف مي‌شويم و خدا را شکر مي‌کنيم که خواسته و حاجت جاهلانه ما را آن گونه كه مي خواستيم، بر آورده نکرده است.
به بيان ديگر: خداوند نسبت به بندگانش مهربان است. خير و خوشبختي مؤمنان را مي‌خواهد، از اين رو اگر خواسته آنان به ضررشان است، اما آنان به جهت عدم اطلاع از باطن امور از خداوند آن را مي‌خواهند، اجابت نمي‌کند. اما چنان كه گفتيم اصل دعاي او بي اجابت و بي اثر نخواهد بود.
به علاوه عدم اجابت ظاهري داراي آثار وبركات بسياري براي او خواهد بود. اگر کسي بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنيا، چه پاداشي براي او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز از آن ناراضي نمي‌شود. امام صادق(ع) مي‌فرمايد:
«روز قيامت خداوند مي‌فرمايد: اي بنده من!‌ مرا خواندي و اجابتت را به تأخير انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنين و چنان است. پس مؤمن آرزو مي‌کند که کاش هيچ دعايي از او در دنيا اجابت نمي‌شد، براي ثواب و پاداش نيک که مي‌بيند». (2)
مهم¬تر از هر دعا و اجابتي در دنيا سنت آزمايش خداوند از بندگان است. حقيقتي كه همه بندگان خدا از بزرگ ترين انبيا تا كم¬ترين افراد از آن مستثنا نشده¬اند. چه بسا يكي از مهم ترين آزمايش هاي خداوند براي بندگان خوبي چون شما تاخير در اجابت ها و سنجش ميزان صبر و حسن ظن شما به خداست.
البته شيطان در يكي از مواردي كه وسوسه مي‌كند، تأخير اجابت دعا است. از اين راه انسان را مأيوس مي‌كند تا او به خدا بدبين شود. ائمه اطهار(ع) به اين نكته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبيني و سوء ظن به خدا برحذر داشته‌اند.
اميرمؤمنان(ع) مي‌فرمايد: «دير اجابت نمودن خدا، ‌تو را نااميد نكند كه بخشش، ‌بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولاني‌تر گردد و بخشش خدا كامل‌تر شود. چه بسا چيزي را خواسته‌اي به تو نداده ،ولي بهتر از آن را در اين دنيا يا آن دنيا داده و يا بهتر آن بوده كه آن را از تو باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو مي‌داد، ‌تباهي دين و دنياي خود را در آن مي‌ديدي». (3)

پي‌نوشت‌ها:
1. تحف العقول، ص 202.
2. اصول كافي، ج 4، ص 247 .
3. نهج البلاغه، نامه 31.
 



:: موضوعات مرتبط: فلسفه به استجابت نرسیدن دعا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390

چگونه از خواب های بد راحت شوم؟

با سلام وتشکر از شما میخواستم مشکلی رو که دارم با شما در میان بگذارم. این آیه از قرآن که خدا فرموده اگه بنده های من تغییر کنند منم بدیها وگناهاشونو تبدیل میکنم زندگیه منو عوض کرد. من پسری 19 ساله ام که تا یکی دو سال پیش از روی نادونی واینکه نمیدونستم دارم چه بلایی سر خودم میارم آلوده گناه شدم وگناه من دیدن عکس های حرام بود ولی خوشبختانه به خاطر لطفی که خوده خدا به من داشت تونستم توبه کنم و دیگه سراغ این صحنه های آلوده نرم وبه خدا قول دادم که همه اشتباهاتمو جبران کنم و با راهنمایی های حاج آقا ماندگاری در برنامه سمت خدا زندگیمو تبدیل به بندگی کردم.مشکل من اینه که روحم پاک نشده وبه خاطر دیدن اون عکسها صحنه های حرام و آلوده وقتی که میخوابم خواب اون صحنه هایی که دیده بودمو میبینم ودر خواب دچار حالتی میشم که باید غسل کنم حتی بعضی از شب ها بدون خواب دیدنم این اتفاق می افته. من از خدا خواستم که خودش منو پاک کنه و آرامشو به زندگیم برگردونه منم تا آخر عمر در راه بندگیش قدم بردارم و قول دادم که با نگاه پاک زندگی کنم ولی چرا بازم شبا خواب اون صحنه های حرام رو میبینم و دچار اون حالت میشم پس چرا خدا با وجود اینکه من تغییر کردم روحمو پاک نمیکنه و عذابو اضطرابو گریه های منو درمون نمیکنه. تو رو خدا منو راهنمایی کنید با تشکر لطفا جوابمو بدید.

پاسخ: 

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
خواب هایی که می بینیم غالبا نوعی واکنش نسبت به افکار، فعالیت ها و احساساتی هستند که در طول روز داشتیم.
رؤیاها بازتاب افکار، آرزوها، احساسات و عواطف، بیم ها و امید ها، تمایلات و کارکردهایی است که اشخاص در روز یا روز های گذشته به آن اشتغال داشته اند و یا در بایگانی ذهن و شعور باطنی آن ها موجود بوده است. بنا بر این، بهتر است نسبت به کارها و افکار روزانه، و تمایلات درونی خود تجدید نظر کنید، و کنترل بیشتری روی آن­ها داشته باشید.
شاید منظور­تان مشاهده صحنه ها و فعالیت های جنسی در خواب باشد که پس از آن احساس گناه و مجرمیت در شما به وجود می آید. اگر این حالت باشد، هیچ گناهی را مرتکب نشده اید، چون انسان در خواب اختیار ندارد و بر عمل و اراده خود نمی تواند کنترل داشته باشد.
برای مقابله با این افکار به راهکارهایی که گفته می‌شود، عمل نمایید:
1. پیش از هر چیز برای رهایی از این افکار، باید با علت آن مقابله کنید. نگاه کردن، مقدمه اشتغال فکر و خاطره‌ های مربوط به آن است. پس از نگاه ، صحنه‌های مهیج در ذهن باقی می‌ماند و اراده آدمی را تحت تسلط خود در می‌آورد.
زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند، دل کند یاد
البته گفته اید در حال حاضر دیگر به عکس های حرام نگاه نمی کنید؛ اما فراموش نکنید تا مدت ها اثر نگاه در خاطره شما وجود دارد که به تدریج بر طرف خواهد شد . پس خود را سرزنش نکنید.
2. از صحبت کردن با دوستان در مورد مسایل جنسی و شنیدن یا خواندن داستان‌ها و رمان‌ها در مورد این امور خودداری کنید.
3. برای خواب خود، برنامه منظم و ساعتی را معیّن کنید. از دراز کشیدن پیش از غلبه خواب بپرهیزید، چون بیش‌تر افکار انحرافی در همین اوقات به سراغ آدمی می‌آیند. توصیه می‌شود از طریق کار یا ورزش و دویدن در هوای آزاد، مطالعه پیش از خواب، کاملاً خسته شوید تا بتوانید خواب عمیقی داشته باشید.
4. در موقع خواب، آدابی را رعایت کنید، مثلاً وضو بگیرید و رو به قبله بخوابید و سوره‌های توحید و فاتحه‌الکتاب و ناس و فلق را بخوانید و با ذکر خدا به خواب بروید.
5. خود را به کم‌خوری عادت دهید. شب‌ها کم‌تر غذا بخورید و در صورت امکان، گاهی روزه بگیرید.
6. از عوامل تحریک‌زا مانند: نگاه شهوت‌آمیز،‌تماس با نامحرم و گفتگو با آن ها، دیدن فیلم‌ ها و عکس‌ های مبتذل، دوری کنید.
7. به ورزش اهمیت دهید، چون یکی از راه‌های آرام سازی طوفان غریزه جنسی، ورزش و فعالیت بدنی است. ورزش مقدار فراوانی از انرژی‌های بدنی و فکری شما را به خود اختصاص می‌دهد که البته از مسائل دیگر می‌کاهد.



:: موضوعات مرتبط: چگونه از خواب هایی که باعث جنابت میشوند جلوگیری کنیم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
نگاه به تصاوير مبتذل و برهنه نامحرم اگر با قصد لذت و از روي عمد باشد، در مرتبه اول صغيره است .چنانچه نگاه تکرار شود ، تبديل به گناه کبيره مي شود، فرق نمي کند که بيننده مجرد باشد يا متأهل . هم چنين در نگاه عمدي و با قصد لذت به تصاوير برهنه زنان نامحرم، فرق نمي کند که تصاوير از زنان مسلمان باشند يا صاحبان تصاويرزنان کافر باشند.(1)

پي نوشت:
1. سؤال تلفني ازدفتر آيت الله فاضل لنکراني.



:: موضوعات مرتبط: احکام نگاه کردن به انواع فیلم و عکس مبتذل , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390
زندگی روباه
 
روباه سرخ
وضعیت بقا
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
زیرشاخه: مهره‌داران
(طبقه‌بندی‌نشده): جمجمه‌داران
رده: پستانداران
راسته: گوشتخواران
زیرراسته: Caniformia
تیره: سگسانان
زیرخانواده: Caninae
تبار: Vulpini
سرده: روباهیان[۱]
گونه: V. vulpes
نام علمی
Vulpes vulpes
لینه، 1758
مناطق زندگی روباه سرخ
مترادف‌ها

Vulpes fulva, Vulpes fulvus

روباه سیاه از زیر گونه روباه سرخ
روباه سرخ در دانمارک

روباه سرخ که به نام روباه معمولی نیز معروف است در بسیار از نقاط دنیا از جمله آسیا و شمال آفریقا و اروپا و آمریکا و حتی در استرالیا پراکنده شده.این روباه فراوان‌ترین گونه سگسانان است که در ایران مخصوصا به علت فرهنگ غلط عامه در مورد رفتار این حیوان بسیار مورد آزار و اذیت و کشتار قرار گرفته‌است.با این حال این کشتارها خوشبختانه هنوز باعث تهدید نسل این حیوان به صورت جدی نشده‌است.این حیوان دشمنان بسیاری دارد که بجز انسان که یکی از اصلی‌ترین دشمنان این حیوان است می‌توان به خرس و گربه وحشی و پلنگ و گرگ و همچنین به پرندگان شکاری مانند عقاب و جغد اشاره نمود که بعضا خود این حیوان یا توله‌هایش را شکار می‌کنند.این حیوان در تمامی زیستگاهها زندگی می‌کند اما معمولاً از مناطق بسیار خشک و جنگلهای انبوه دوری می‌کند به طور مثال تنها در ایران در جنگلهای گلستان دیده نشده‌است.

محتویات

شکل ظاهری

این روباه از گونه‌های دیگر روباه‌ها بزرگتر می‌باشد وزنش بین ۳ تا ۱۱ کیلوگرم و ارتفاع از شانه بین ۲۵ تا ۴۵ سانتیمتر است همچنین طول سر و بدن این حیوان بین ۴۶ تا ۸۶ سانتیمتر است و طول دم آن ۵۵.۵ تا ۳۰.۵ سانتیمتر است.رنگش بیشتر به رنگ سرخ زنگ زده که به سرخ تمایل دارد و در تیره پشت پررنگ تر و در کناره‌ها ی بدن کم رنگ تر است.کناره بدن تا زیر شکم خاکستری مخلوط با قهوه‌ای روشن است و در برخی قسمتها روشنتر و در برخی قسمتها تیره تر است.دم بسیار پر مو و پرپشت است و نوک آن معمولاً سفید است و گوشها نسبت به بدن بزرگ و سه گوش و نوک دار است و پشت آن سیاه می‌باشد.زیر گونه‌ای از روباه سرخ در آمریکای شمالی و شمال آسیا به رنگ سیاه وجود دارند.


 

تغذیه

روباه سرخ و شکارش

تغذیه روباه بسته به محل زندگی اش و چیزی که می‌تواند بخورد دارد این حیوان می‌تواند از پرندگان و جوجه‌های آنها از جوندگان مثل خرگوش و موش یا حتی از دوزیستانی مثل قورباغه یا از آبزیان مثل ماهی و خرچنگ یا از نرم تنها مثل حلزون و از حشرات و کرمها و حیوانات اهلی و حتی از گیاهان و میوه‌ها تغذیه کند که این انطباق با طیف وسیعی از غذاها باعث ازدیاد نسل این حیوان شده‌است. دیده شده که این حیوان در مثلاً ترکمن صحرا در ایران در تابستانها از هندوانه نیز تغذیه نموده‌است و حتی میوه‌هایی مانند توت و خرما و غلات تازه رسیده و گیاهان سبز نیز در سبد غذایی این حیوان قرار گرفته‌اند.حیوان غذای اضافی را در زیر خاک پنهان می‌کند.

تولید مثل

روباه سرخ همراه با توله اش

نوع ماده این حیوان تنها در سال بمدت ۶ روز آماده جفت گیری است و فصل جفت گیری این حیوان از اواسط زمستان شروع شده و تا اوایل بهار ادامه پیدا مکند. د راین مدت روباه ماده در یک مکان استقرار پیدا می‌کند و روباه نر از بوی ادرار نوع ماده وی را پیدا می‌کند.روباه ماده ممکن با چند نر نیز جفت گیری کند.دوران آبستنی این روباه معمولاً بین ۵۱ تا ۶۳ روز است و تعداد توله‌ها بین ۳ تا ۸ عدد است و معمولاً ۴ عدد است نوزادان در بدو تولد دارای موهای قهوه‌ای و خاکستری هستند.نوزادان ۹ تا ۱۴ روز از اول تولد چشمانشان بسته‌است و تا ۲۴ روز نمی‌توانند از لانه خارج شوند.از بیست روزگی شروع به خوردن گوشت می‌کنند و تا ۴ ماهگی کنار والدینشان زندگی می‌کنند و در ۱۰ ماهگی توانایی تولید مثل پیدا می‌کنند.روباه ماده نیز تا ۳ هفته بعد از زایمان از لانه خارج نمی‌شود و روباه نر برای او غذا می‌برد.روباهها ۱۰ سال عمر می‌کنند و معمولاً در طول عمر خود مهاجرت طولانی و دور نمی‌کنند بجز مواردی که یک روباه جوان برای بدست آوردن جفت یا ناحیه زندگی مجبور به مهاجرت به مکانهای دورتر شود.روباهها در انتشار بیماری میان انسانها و حیوانات نقش زیادی دارند که یکی از این بیماریها هاری است که یکی از علل شایع مرگ میر در میان این حیوان است.

عادات

روباه سرخ ژاپنی در برف کمین کرده‌است

روباه حیوانی است شبگرد که معمولاً در روز استراحت می‌کند و در سه نوبت یعنی غروب و نیمه شب و صبح زود فعال است اما اگر مریض باشد یا در فصل جفت گیری یا به‌دنبال غذا باشد در روز نیز مشاهده می‌شود. روباه حیوان اجتماعی نیست و به صورت تکی و منفرد زندگی می‌کند و فقط در زمان جفت گیری و مراقبت از بچه‌ها زندگی جمعی دارد.لانه اش را معمولاً خودش حفر می‌کند اما در برخی موارد در لانه متروکه خرگوش و یا گورگن نیز زندگی می‌کند.روباه معمولاً دو لانه دارد که در هنگام خطر بچه‌هایش را از یک لانه به لانه دیگر حمل می‌کند و همچنین این لانه‌ها چند خروجی اضطراری برای مواقع خطر دارند.روباه معمولاً برای استراحت فقط در لانه اش میماند اما اگر هوا مساعد باشد در بیرون از لانه زیر بوته‌ها و درخچه‌ها و حتی برخی موارد در محوطه باز نیز به استراحت می‌پردازد.

پراکندگی در ایران

این نوع روباه در اکثر نقاط ایران یافت می‌شود از جمله سواحل خلیج فارس، آذربایجان، گرگان، فارس، خراسان و خوزستان سفیدی انتهای دم و سیاهی نیمه بالایی گوش این روباه وی را از سایر گونه‌های موجود در ایران متمایز می‌کند.



:: موضوعات مرتبط: , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390

هیجان، اضطراب و ترس

 

ترس احساسی است که هر انسانی آن را می‌شناسد. هر انسانی از آن بعنوان احساسی ناخوشایند یاد می‌کند و از داشتن آن دوری می‌کند، چرا که این احساس بنابر طبیعت خود زمانی ظاهر می‌شود که خطری درونی و یا بیرونی فرد را تهدید می‌کند. این احساس به شکل علائم مختلف جسمی و روانی ظاهر می‌شود، مانند تپش قلب، تنگی نفس، احساس گرگرفتگی، سرخ شدن صورت، ترشح زیاد عرق و غیره. در حالت ترس فعالیت طبیعی مغز در رابطه با محیط (مانند دیدن، شنیدن، بوئیدن، لمس کردن، چشیدن، حس تعادل در ایستادن و راه‌رفتن و غیره)  بشدت تحت تاثیر قرار می‌گیرد و سهم بیشتر فعالیت مغز و بدن متوجه روبرو شدن با موضوع خطر و حفظ امنیت می‌شود. به این معنا ترس در چهارچوب روبرو شدن با خطر نقشی بسیار حیاتی بازی می‌کند و در حقیقت ترس به حکم زنگ خطری است که انسان را متوجه موضوع خطرداری می‌کند؛ تا بدنبال آن انسان عملی را صورت دهد که به رفع خطر بیانجامد. به همین خاطر بعد از دور شدن از موضوع خطرزا این احساس نیز توسط سیستم‌های جسمی و روانی بطور طبیعی خنثی می‌شود و کارکرد اندامها و حواس به شکل طبیعی خود باز می‌گردد. بنابراین ترس یک احساس حیاتی، لازم و حفظ کننده زندگی است. در جریان تکامل انسان، احساس ترس برای حفظ‌ بقاء انسان بوجود آمده تا انسان را در روبرویی با خطر آماده دفاع، حمله و یا فرار کند. امروز نیز ترس همین وظیفه را برعهده دارد اگرچه موضوع خطر مانند گذشته دیگر حیوانات وحشی نیستند.

 

اختلال اضطراب هراسی

 

زمانی احساس ترس حالات بیمارگونه پیدا می‌کند و تبدیل به اختلال اضطراب هراسی می‌شود که سیستم‌های طبیعی و روانی فرد برای برطرف کردن ترس یا کارآیی خود را از دست داده باشد و یا از شدت کارآیی آنها کاسته شده‌باشد. در این حال حتی زمانی هم که چیز تهدید کننده‌ای وجود ندارد، حالات و علائم ترس به نحو ادامه‌داری به وجود خود ادامه می‌دهند و هر بار بر شدت آنها نیز افزوده می‌شود. به این معنا یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های عدم کارآیی «سیستم روبرو شدن با ترس» به این شکل است که در این حالت ترس و اضطراب بدون وجود دلیل تهدید‌کننده، در مواقع و محیط‌های مختلف، به حد زیاد و روزافزون و در بیشتر اوقات روز فرد را در کنترل می‌گیرند، به نحوی که فرد یا همواره یک نوع دلهره، اضطراب و تشویش را حس می‌کند و یا بخاطر احساس ترس از دست زدن به کارهایی و یا از روبرو شدن با چیزهایی و یا از رفتن به مکانهایی بشدت پرهیز می‌کند. در حالی که خود نیز دلیل قانع‌کننده‌ای برای این احساس پیدا نمی‌کند.

 

علائم اختلال اضطراب هراسی و گروه‌بندی‌های آن

 

فرد مبتلا به اختلال هراس علائم اضطراب هراسی را معمولا در سه سطح حسی، فیزیولوژی و رفتاری لمس می‌کند.  یعنی اکثر اوقات افراد مبتلا بخاطر علائم حسی، فیزیولوژی و تا حدودی رفتاری به متخصصین مراجعه می‌کنند ولی علائم افکاری غالبا از طرف آنها دیده و یا مطرح نمی‌شود. علائم جسمانی که اکثر افراد مبتلا از آنها رنج می‌برند عبارتند از: حالت سرگیجه، فشار در ناحیه سینه و پرش قلب، افت فشارخون، معده درد، عدم تمرکز، دلشوره، دیدن پرده‌ای جلوی چشم، و از این دست. به همین دلیل اغلب مثلا از احتمال داشتن بیماری قلبی به نگرانی و ترس می‌افتند و از پزشک می‌خواهند که آنها را بخاطر احتمال بیماری قلبی مورد معالجه قرار دهد. (بسیاری از مراجعین بعد از یک دوره طولانی به اصطلاح خوددرمانی و بعد دارودرمانی (که اکثرا سعی می‌کنند با داروهای گیاهی و به توصیه این و آن عمل کنند) به متخصص روان‌درمانی مراجعه می‌کنند).

 

همانطور که در طبقه‌بندی اصلی اختلال اضطرابی به آن اشاره شد، اختلالات اضطرابی را به سه گروه «عمومی و فراگیر»، «حمله‌های هراسی» و «فوبیا» تقسیم می‌کنند. در این میان اختلالات فوبیا خود به زیردسته‌های دیگری تقسیم می‌شود که عبارتند از «گذرهراسی»، «هراس اجتماعی و یا جمع‌هراسی» و «هراس‌های منفرد».

 

اختلال اضطراب عمومی و فراگیر

این اختلال معمولا بصورت سینه‌خیز و رفته‌رفته شکل می‌گیرد و بطور معمول بعداز یک تجربه مشخصی که برای فرد بسیار فشار آور بوده‌است. رفته‌رفته این حالت به شکل احساس هراسی در می‌آید طولانی‌‌مدت و ادامه‌دار که در اکثر محیطها، در رابطه با اکثر چیزها و در بیشتر رابطه‌های فرد وجود دارد؛ احساس هراس و نگرانی نسبت به چیزهایی که می‌توانند اتفاق بیافتند و فرد مبتلا به اضطراب فراگیر تنها برای مدت بسیار کوتاهی قادر است که خود را از آن رها سازد. در این حالت فرد گزارش می‌دهد که «همیشه این افکار وحشتناک را دارم و هیچ نمی‌توانم این افکار را از خودم دور کنم» و علائمی را گزارش می‌کنند که شامل اینها هستند:

 

  1. ناآرامی و بی‌قراری حرکتی مانند لرزش در اندام، گرفتگی عضلات و پرش دست و یا پا (مثلا در خواب)،
  2. تحرک‌پذیری شدید و غیرقابل کنترل فغالیت‌های بدنی که به شکل احساس تنگی نفس، عرق زیاد، خشکی دهان و سرگیجه ظاهر می‌شود،
  3. افزایش شدید توجه متمرکز بر خود و هوشیاری زیاد نسبت به خود که به شکل احساس گرفتگی و کوفتگی، مشکل در بخواب رفتن و مشکل در خوب خوابیدن، تحریک‌پذیری و یکه خوردن‌های زیاد خود را نشان می‌دهند.

 

از مشخصات دیگر این اختلال این است که فرد همواره بیشتر و بیشتر تحت اختیار هراسهایش قرار می‌گیرد و قدرت کنترل خود را بر روی آنها رفته‌رفته از دست می‌دهد «آنقدر احساس فشار می‌کنم که آرام و قرار ندارم. بدنبال هر چیزی باید روزها فکر کنم که چه اتفاقی خواهد افتاد». اگر چه این نشانه‌ها در مورد همه افراد به یکسان وجود ندارد ولی همه در یک دایره شیطانی اسیر هستند، دایره‌ای به شکل فشار دائمی، ناآرامی فزاینده، عصبانیت و علائم جسمی. بدنبال اینها وظایف روزانه و فعالیتهای لازم زندگی رفته‌رفته کنار گذاره‌شده و فرد به آینده خود بسیار ناامید می‌شود؛ که اینها تاثیرات خاص خود را بر زندگی فرد با دیگران برجای گذارده و سبب فشارهای تازه می‌شوند.

مشکل اساسی در این اختلال ادامه‌دار بودن و شدت دائمی آن است. این اختلال جزء شایعترین اختلالات هراسی است و برای مثال در آلمان حدود 2 میلیون نفر به این اختلال مبتلا هستند. علیرغم این اکثر این افراد سالها در رنج بسر می‌برند و هیچ خبری از این ندارند که این حالات در آنها به چه دلیلی بوجود می‌آیند.

اختلال حمله‌های هراسی و یا پانیک

یکی از اصلی‌ترین نشانه‌های این اختلال این است که این حملات بطور ناگهانی ظاهر و تکرار می‌شود و برای آنها  تهدید کننده خارجی وجود ندارد. وقتی فردی در معرض حمله پانیک قرار می‌گیرد در عرض مدت کوتاهی شدت هراس وی به حد بالای خود می‌رسد و فرد در کنار فشار هراس علائم جسمانی نظیر تپش و پرش قلب، احساس خفگی و تنگی نفس و لرزش در اندام  را نشان می‌دهد. مدت دوام این حالات می‌تواند بین دو/سه دقیقه الی چند ساعت باشد ولی بطور معمول بین 10 الی 30 دقیقه بطول می‌انجامد. بسیاری از افراد مبتلا به این هراس در این حال وحشت از مردن پیدا می‌کنند که این خود سبب شدت گرفتن این علائم می‌شود. اگر علائم جسمانی حملات پانیک بیشتر متمرکز بر قلب باشند به آن «فوبی ‌قلبی» می‌گویند و بیشتر مردان مبتلا به پانیک در سنین میانسالی دچار «فوبی قلبی» می‌شوند.

در بسیاری موارد فرد مبتلا به پانیک یک نوع انتظار «دوباره مورد حمله هراس قرارگرفتن» را دارد و برای اینکه به این حالات نرسد از انجام کارهایی که تاکنون برایش احساس خوبی را بو‌جود می‌آورند نیز دست می‌شوید (مثلا رفتن به بیرون از خانه)، خود را از دیگران کنار می‌کشد و یا تنها زمانی که کسی همراه وی باشد در ملا عام ظاهر می‌شود و به این دلیل وابستگی‌اش به افراد در انجام کارهای خود زیاد می‌شود (مشخصا اگر به متخصص رجوع می‌کنند همیشه یکی از بستگان باید آنها را همراهی کند و‌گرنه در نوبت ملاقات حاضر نمی‌شوند).

حملات پانیک می‌توانند برای یک دوره بسیار کم شوند ولی در دوره‌های دیگر دوباره و اینبار با شدت و دفعات بیشتری تکرار شوند. این اختلال معمولا طی سالهای متمادی و با درجات مختلف پایدار می‌ماند.

 

 

اختلالات هراسی فوبیا

فوبیا به آن دسته از هراسهایی گفته‌می‌شود که در رابطه با محیط مشخص و چیزهای مشخص ظاهر می‌شوند. و اگرچه فرد دارای فوبیا به غیر عقلانی بودن دلایل هراس خود در این موارد آگاه است ولی امکان تغییر آنها را در خود ندارد. بر عکس این هر نوع تلاشی را نیز صورت می‌دهد که کسی متوجه وجود این هراس در وی نشود و داشتن این هراس را بعنوان لکه ننگی در دامن شخصیت خود می‌بیند. اختلالات هراسی فوبیا به چند دسته تقسیم می‌شوند که در اینجا بطور مختصر شرح داده‌شده‌اند.

 

اختلال گذرهراسی

در این شکل از هراس فرد مبتلا از قرار گرفتن در محیطهای خارج از خانه احساس هراس زیادی دارد. بطور معمول این محیطها شامل جاهایی می‌شوند که آدمهای زیادی در آنجا رفت و آمد دارند و یا از خانه بسیار دور هستند. فرد مبتلا در هرای از این بسر می‌برد که نکند در این اماکن دچار علائمی شود که باعث شرمندگی وی شوند و یا بخاطر آنها نتواند از آن محیطها دور شود (مانند اینکه سرگیجه و حالت غش به وی دست دهد، قلب وی بگیرد و غیره). به این دلایل از رفتن به خارج از خانه بشدت پرهیز می‌کند و یا فقط زمانی بیرون می‌رود که کسی از وابستگان نزدیک همراه وی باشند. این اختلال معمولا به همراه به اختلال دیگری که آنرا بعنوان حمله هراسی می‌شناسیم ظاهر می‌شود و در کل زندگی روزانه فرد را بسیار تحت شعاع خود قرار داده و محدود می‌سازد. اختلال گذرهراسی معمولا بصورت وخیم و درازمدت در می‌آید.

 

اختلال هراس اجتماعی و یا جمع هراسی

فردی که مبتلا به این اختلال است از قرار گرفتن در مرکز توجه دیگران هراس دارد. بطور معمول زمانی که قرار باشد در مقابل جمع صحبت کرده و یا سخنرانی کند. در این حال فرد بخوبی می‌داند که برای این هراس وی علت واقعی وجود ندارد ولی در مقابل آن کاری نمی‌تواند بکند الی دوری و پرهیز از چنین موقعیتهایی و به هر قیمتی. معمولا این افراد بخاطر وجود این هراس علیرغم داشتن قابلیت فردی از رسیدن به موقعیتهای بالای شغلی محروم می‌شوند. این اختلال بطور معمول به همراه چندین مشکل دیگر نظیر اعتماد به نفس پایین، ترس از شنیدن انتقاد، ظاهر می‌شود و با علائم جسمانی به شکل اجتناب از تماس چشمی، لرزش دستها و یا عضلات دیگر، احساس تهوع و فشار ادرار در چنین مواقعی توام است.

 

اختلال هراس‌های منفرد

این دسته از اختلالات هراسی به مواقعی برمی‌گردند که فرد بطور دائم از روبرویی با چیزهای مشخص و یا موقعیت‌های ویژه‌ای هراس دارد. این چیزهای و موقعیتها بطور معمول شامل اینها هستند: هرس از جانوران، بخصوص از سگ، از حشرات، مار و یا موش، ترس از دیدن خون، ترس از قرار گرفتن در اتاقهای دربسته (مثلا آسانسور)، ترس از بلندی، ترس از پرواز با هواپیما، ترس از میکروب و باکتری. چنین ترسهایی در بخش زیادی از افراد وجود دارند ولی فقط زمانی از آنها بعنوان بیماری یاد می‌شود که بخاطر آنها در روال کار و فعالیت روزمره محدودیتهای زیادی تولید شود (مثلا با پرهیز از آنها). مثلا در این میان افرادی وجود دارند که بخاطر ترس از سگ و گربه از رفتن به بیرون از خانه پرهیز می‌کنند. در مورد اختلال هراس‌های منفرد می‌توان انتظار داشت که اگر اینها در سنین کودکی شروع شده‌باشند در سنین بعدی بطور خود بخودی برطرف شوند و احتیاجی به روان‌درمانی ندارند ولی در صورتی که در سنین بعدی شکل گرفته باشند بدون کمک تخصصی امکان رفع آنها وجود ندارد.

 

نکته مهم در مورد  اختلالات اضطراب هراسی

هرکدام از شکلهای مختلف اختلالهای هراسی می‌توانند حالت وخیم بخود بگیرند و در ادامه خود اختلالات دیگری را بوجود بیاورند مانند افسرده‌گی، اعتیادهای مختلف، حتی روان‌پریشی‌ها و اختلالات شخصیتی. بنابراین مدارا کردن و ساختن با این اختلالات نه تنها نشاندهنده قدرت فرد نیست بلکه باعث ناراحتی‌های چندجانبه‌ای خواهد شد که دیگر در کنترل هیچ کس نخواهد بود.



:: موضوعات مرتبط: هیجان ها و اضطراب و ترس , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390

اختلال خلقی- عاطفی

این راهنما شناختی پایه‌ای از افسردگی را بزبان عمومی توضیح می‌دهد.

اختلال افسردگی چیست؟

هر آدمی، اگر در واقعیت زندگی کند، انتظار آنرا ندارد که همواره شاد و سرحال باشند. بدیهی است که هر آدمی در طول زندگی، غم و دلتنگی و اندوه را کم و یا زیاد تجربه كرده و همواره نیز تجربه خواهد کرد. مشکلات زندگی و پیشامدهای ناخواسته تمامی ندارند. غم و اندوه عکس‌العملی طبیعی هستند که بدنبال یك پیش‌آمد غم‏انگیز خود به خود شکل می‌گیرند، مانند زمانی که فردی یکی از نزدیکان خود را از دست می‌دهد، یا زمانی که دارایی و شغل خود را از دست می‌دهد و یا در جریان تغییراتی قرار می‌گیرد و سلامتی‌اش به‌خطر می‌افتد. بدنبال چنین پیش‌آمدهایی می‌توان در رفتار و احساسات فرد بعضی از علائم ( و یا نشانگاههای) اختلال افسرد‌گی را دید. در صدر تمام این نشانگاهها «خلق غمگین» قرار دارد، ولی هنوز نمی‌توان به بر این حالت اختلال افسرد‌گی و یا افسرد‌گی بالینی نام نهاد. معمولا این نوع عکس‌العمل‌ها هر چقدر هم شدید باشند با از بین رفتن دلایل آنها رفته‌رفته برطرف می‌شوند و رفتار و احساسات فرد دوباره به حالات عادی خود بر می‌گردند. پس هر نوع غم و اندوه و دلمرده‌گی مساوی اختلال افسردگی نیست. افسرد‌گی بعنوان یک اختلال روانی شامل مجموعه‌ای از نشانگاههایی است که وقتی تعدادی از آنها به‌همراه هم و بیش‌از چند هفته ادامه داشته باشند نشاندهنده اختلال افسردگی هستند و نیاز به کمک تخصصی دارند.

 

افرادی در معرض خطر ابتلا به اختلال افسردگی قرار دارند که از یک طرف با تنش‌های‌ (استرس‌های‌) کش‌داری روبرو هستند (مثلا بخاطر اختلافات شدید و پایان‌ناپذیر خانوادگی) و یا در معرض تنش‌های شدید و آنی قرار می‌گیرند (مثل از دست دادن یکی از عزیزان) و از طرف دیگر برای روبرو شدن با آن فشارها نظام باورهای آنها یا کلا از واقعیت بدور است و یا واقعیت را بشکل یک بعدی، عمومی، غیر واضح و سراسر منفی و تغییر‌ناپذیر تلقی می‌کنند.

 

 

 

 شکل 1): رابطه افسردگی با پیش‌آمدها و فشارهای زندگی

 

نشانگاهها و یا علائم افسرد‌گی

فردی كه دچار اختلال افسردگی می‏شود، بیشتر اوقات احساس غمگینی می‏كند و اغلب به گریه می‏افتد. در روابط و کارهای مختلف احساس گناه عذابش می‏دهد و معتقد است كه در حق دیگران و یا در حق خودش كوتاهی کرده و یا می‏كند. فرد افسرده بیش از حد معمول تحریك پذیر می‏شود و احساس اضطراب و تنش درونی می‏كند. دچار مشكلاتی در رابطه با میزان و کیفیت خواب و خوراك و تمركز هواس می‏شود. توان وانرژی‌اش كاهش می‏یابد و احساس خستگی مفرط می‌کند. از انجام کارهای روزمره اصلا لذت نمی‌برد و بسختی می‌تواند تصمیمی را که می‌گیرد عملی کند. افكاری چون بیزاری از زندگی و ناامیدی نسبت به آینده دارد و آرزوی مرگ و گاه افكار خودكشی دارد (تقریبا 15% از افراد افسرده‌ با اقدام به خودكشی جان خود را از دست می‏دهند). تغییرات شدید خلق و خوی که هفته‌ها ادامه می‌یابد و باعث پرخاشگری و تحریک‌پذیری و یا سر در لاک خود فرو بردن می‌شوند به همراه این احساس که گویا همه با رفتار و نگاهشان وی را می‌آزارند در برخی از افراد افسرده بشدت نمایان است.

علائم و یا نشانگاههای اختلال افسردگی به چند گروه تقسیم می‌شوند (شکل 2): جسمی، رفتاری، احساسی و افکاری. از جایی که علائم هر گروه وابستگی شدیدی به علائم گروههای دیگر دارند پایدار ماندن افسردگی وابسته به شکل ارتباطی است که هر کدام این علائم در طی زمان زیادی با یکدیگر برقرار کرده‌اند. به این معنا اولین اصل برای تشخیص اختلال افسردگی وجود تعداد مشخصی از این علائم در هر گروه و در طی زمانی بیش‌از چند هفته است.

نکته‌ای که در بالای سر نشانگاههای افسردگی (شکل 2) بشدت توجه را جلب می‌کند، قوی بودن باورهایی است که مانند چتر سایه خود را بر تمام این سیستم انداخته‌است. درحالی که فرد افسرده از حالات خود در رنج است و آرزوی تغییر این حالات را دارد ولی با توان زیادی نیز اعتقاد به این دارد که افسردگی «از کنترل وی خارج است» و «تغییرپذیر نیست». از اینرو معتقد است که تغییر این علائم در اختیار و توان وی نیست، ابتدا باید چیزهای دیگر تغییر کنند تا وی دیگر افسرده نباشند. هر چه این باورها در وی قوی تر می‌شوند به پابرجا ماندن افسردگی کمک می‌کنند.

 

 

علائم افسردگی می‌توانند بصورت دوره‌ای ظاهر شوند. به اینصورت که این علائم پس از مدت کوتاهی خودبخود رفع شده و پس از زمان کوتاهی دوباره ظاهر ‌شوند؛ که در این حال به این نوع افسردگی «اختلال افسردگی ادواری» می‌گوییم. این نوع افسردگی را می‌توان به خالی و پرشدن باتری‌های قابل شارژ تشبیه کرد.

در موارد دیگر علائم افسردگی می‌توانند بطور دائم وجود داشته باشند که البته در این صورت در اکثر مواقع شدت افسردگی به‌ شکلی خفیف ادامه دارد و نتیجتا کیفیت زندگی را مدام تحت شعاع خود قرار می‌دهد، بصورتی که فرد تصور می‌کند این علائم جزو ثابت شخصیت او هستند؛ در این حال آنرا بعنوان «اختلال افسردگی فراگیر» می‌شناسیم. طبیعی است که وجود این اختلال بر کیفیت زندگی و روابط فرد اثر دائمی می‌گذارد و این افراد بخصوص از زاویه روابط خود با دیگران بشدت در فشار و محدودیت قرار دارند، چون قادر به ادامه و پرورش تماس‏هاى اجتماعی خود نیستند، کمتر دوست دارند و روابط آنها با دیگران بسیار سطحی است. این افراد معمولا از «کمبود مهارتهای ارتباط بین فردی» بسیار رنج می‌برند و ممکن است توانایی ادامه کارهای روزانه و یا ادامه شغل و تحصیل را نیز از دست بدهند. بصورتی که اکثرا این افراد رمق تمرکز ندارند و توان یادگیری در آنها بشدت ضعیف ‌است. یا اینکه در برخی موارد حتی توان رعایت بهداشت شخصی خود را نیز ندارند. به تفریح و پرداختن به کارهایی که می‌توانند برای آنها کمک بزرگی باشند علاقه نشان نمی‌دهند و کلا منفی‌باف و بی‌حوصله می‌شوند.

در بعضی موارد ممکن است یک نوع بیماری جسمی زمینه‌ساز افسردگی باشد. در این نوع افسردگی‌ها برای مثال بد‌کاری غده تیرویید نقش مهمی را دارد. به این صورت که بخاطر کارکرد پایین غده تیروئید، بدن به اندازه کافی هورمون «تیروکسین» تولید نمی‌کند و در نتیجه کار سوخت و ساز مواد در بدن بدرستی صورت نمی‌گیرد. بدنبال این اختلال هورمونی نوعی احساس دل‌مردگی، غم و بی‌رمقی شکل می‌گیرد. اگر بد‌کاری تیروئید ادامه بیابد در درازمدت تولید «افسردگی هورمونی» می‌کند که تمیز دادن آن از افسردگی‌های دیگر بسیار سخت خواهد بود چرا که علائم آن کاملا مانند اختلال افسردگی است. به این دلیل قبل از هر نوع روان‌درمانی ابتدا باید آزمایشات جسمی صورت بگیرد تا از وجود یا عدم وجود زمینه‌سازهای جسمی افسردگی کاملا اطلاع حاصل شود.

در موارد دیگری بیماری‌های عفونی پشت سرهم نیز می‌توانند باعث افسردگی شوند، چرا که در اثر وجود مداوم بیماری‌های عفونی سیستم ایمنی بدن بسیار ضعیف می‌شود و احساس کوفتگی، بی‌رمقی و غم را بدنبال می‌آورد. اگر در پی این حالات، فرد از دست‌زدن به کارهای لازم زندگی پرهیز کند، خود را از روابط روزمره کنار بکشد در نتیجه پس‌خوراندهای مثبت و ممکن زندگی را رفته رفته از دست می‌دهد و کم کم بدنبال این رفتارهای افسرده، افکار افسرده نیز به سراغش می‌آیند.

 

افسردگی بسیار شایع است

تحقیقات سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهند که تقریبا 5 ٪ از کل انسانهای کره زمین در طول عمر خود حداقل یک دوره افسردگی را تجربه می‌کنند. میزان مراجعه به مراکز درمانی و مطبهای خصوصی بخاطر افسردگی رقمی حدود 60 الی 75٪ کل اختلالات روانی را تشکیل می‌دهد که در این میان آمار مراجعه کننده‌گان زن 26٪ و مرد 12٪ از کل مراجعین برآورد شده‌است. همچنین برآورد شده‌است که 3-2٪ از مردها و 7-4٪ از زنها در کل جمعیت دنیا مبتلا به اختلال افسردگی هستند. در همین راستا آمارهای سازمان جهانی بهداشت نشان می‌دهند که از هر ده نفر بیماری که به پزشک عمومی مراجعه می‌کند حداقل 2 نفر مبتلا به اختلال افسردگی هستند ولی متاسفانه بسیاری از پزشکان عمومی هنوز توان تشخیص به موقع افسردگی را در مراجعین خود ندارند و آنها را بسیار دیر و پس از سالها اقدامات دارویی بی‌اثر به رواندرمانی تشویق می‌کنند. علیرغم آنکه در طی چند سال گذشته بخاطر وسایل ارتباط جمعی حساسیت اجتماعی برای قبول افسردگی بعنوان یک «بیماری» تقویت شده‌است ولی هنوز بسیاری از مردم بخاطر احساس شرم و برداشت نادرست از اختلالات روانی سالها با این اختلال می‌سازند و تنها با تو‌داری و تحمل، فشار آنرا تحمل می‌کنند...



:: موضوعات مرتبط: افسردگی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390
زندگی رتیل ها

رتیل ها:

 

شکل و ظاهر رتیل بدتر از نیش آن است.زهررتیل ضعیف تر از نیش زنبور عسل  می باشد، اگرچه نیش زدن رتیل بسیار دردناک است ،اما تقریبا برای انسان بی ضرراست .رتیل به علت اندازه ی بزرگی که دارد و بدن و پاهای پرمو،ترس را به برخی از مردم القا می کنند اما به هرحال این عنکبوت برای انسان (به جز برای نیش دردناک)بی ضرر است و زهر خفیف تری نسبت به زهرزنبور عسل معمولی دارد. رتیل در میان علاقه مندان عنکبوتیان، به حیوانات خانگی محبوب تبدیل شده است.

رتیل به صورت دوره ای طی فرایندی به نام پوست اندازی(molting)از پوست خارجی خود خارج می شود. ، آنها همچنین اندامهای داخلی بدنشان را مانند دستگاه تناسلی ماده و پرده ی مخاطی داخل شکم را جایگزین میکنند و حتی قسمت های از دست داده شده بار دیگر رشد می یابند. صدها نوع  از گونه های رتیل در بسیاری ازنقاط  استوایی، مناطق نیمه گرمسیری و خشک در سرتاسر جهان یافت شده اند. آنها دررنگ بدنشان و رفتار با توجه به محیط های خاص خود که در آن زندگی می کنند، متفاوت هستند. با این حال رتیل ها به طور کلی ، زمین را می کنند و درزیر زمین زندگی می کنند.

رتیل ها بسیار ارام و بی شتاب حرکت می کنندو از جمله شکار چیان ماهر در شب هستند.(شب شکار اند). حشرات قسمت اصلی شکار رطیل ها را تشکیل می دهندواما گاهی این عنکبوت های بزرگ و پر مو،هدف های بزرگ تری را انتخاب می کنند مثل قورباغه ها،وزغ ها وموش ها.

بعضی از این عنکبوت های غول پیکر پرنده خوار،همان طور که از اسمشان پیداست توانایی شکار پرندگان کوچک را دارند. اگر چه ممکن است رتیل در صورت استفاده از تار عنکبوت، با لرزش تار متوجه حضور چیزی در نزدیکی لانه اش بشود،اما رتیل  برای آنکه شکار خود را به دام بیندازد از تار عنکبوت استفاده نمی کند.این عنکبوت ها با استفاده از زائده های خود که برروی سرشان قرار گرفته است شکار خود را به دام می اندازند.آنها زهر فلج کننده ی خود را به شکار تزریق می کنند و در نهایت کار قربانیان را با نیش های خود تمام می کند.آنها همچنین آنزیم های گوارشی خود را به درون بدن قربنیان خود ترشح میکند تا آنها را تجزیه کرده وآن را به آسانی ببلعد. بعد از یک وعده ی بزرگ رطیل دیگر تا حدود یک ماه چیز دیگری نمی خوذد. رطیل ها چندین دشمن طبیعی دارند که در بین آنها زنبورهای انگلی  pepsis خطرناک تر هستند. چنین زنبور، رطیل را بانیش خود را فلج کرده و بر روی بدن عنکبوت تخم  میگذارند. هنگامی لاروهای زنبور از تخم خارج می شوند ازرتیل که هنوز زنده است تغذیه می کنند

 

.جفت گیری رتیل ها زمانی آغاز میشود که عنکبوت نر تار میتند و اسپرم های خود را روی آن قرار می دهد.

رتیل با استفاده از pedipalp هایش(زائده های پا مانندی که در نزدیکی دهانش قرار گرفته)با رتیل ماده جفت گیری میکند اما بعد از اتمام کار به سرعت فرار میکند چون عنکبوت ماده گاهی جفت خود را می خورد.رتیل ماده تخمک ها و اسپرم ها درون پیله ای قرار می دهد وبه مدت شش تا نه هفته از آن محافظت میکند.پس از گذشت زمان حدود 500 تا 1000 رطیل ار تخم ها خارج می شوند.

عقرب:

عقرب از اعضای رده ی arachnia است و رابطه یبسیار نزدیکی با عنکبوت ها دارند.تصور می شد که این موجودات فقط در بیابان ها زندگی میکنن اما در حقیقت این موجودات در جنگل های برزیل،کلمبیا،کارولینای شمالی و حتی در هیمالیا زندگی میکنند.

این موجودات سرسخت و سازگار تقریبا نزدیک به صدها میلین سال زیسته اند بدون آنکه تغییری کنند.تقریبا حدود 2000 گونه عقرب وجود دارد که از بین آنها فقط 30 تا 40 گونه از آنها سم اندازه ی کافی قویی دارند که بتوانند یک نفر را بکشند.

بسیاری از انواع این سم ها به طور موثر با شیوه ی زندگی مصرف کننده (عقرب)سازگاری یافته است واز این سم برای غلبه بر طعمه استفاده می شود.عقرب ها معمولا از حشرات تغزیه می کنند.اما در مواردی که محل زندگی سخت و نا مناسبی دارند خوردن غذاهای دیگر به جز حشرات یکی از راه های زنده ماندن در شرایط سخت محیطی است.در شرایطی که غذا کم است یک عقرب می تواند متابولیسم بدنش را کاهش دهد و آن را تا حد یک سوم حالت طبیعی که برای بندپایان مناسب است برساند.این توانایی به برخی از گونه های عقرب این توانایی را می دهد که با مقدار بسیار اندک اکسیژن زنده بمانند،این مقدار اکسیژن تقریبا برابر با مقدار اکسیژنی است که یک حشره ی کوچک در سال استفاده می کند.حتی با این متابولیسم بسیار اندک،اگر فرصت مناسبی برای شکار پیش بیاید به هیچ عنوان از توانایی های بسیار عالی عقرب در شکار کاسته نمی شود.این توانایی در گونه هایی که به خواب زمستانی می روند وجود ندارد.این مهارت ها و توانایی ها ی بقا این امکان را به عقرب می دهد که در برخی از سخت ترین شرایط محیطی بر روی کره ی زمین زندگی کنند.محققان عقرب هایی را که که در طول شب به طور کامل یخ زده و منجمد شده اند را در روز زیر نور افتاب قرار دادند و در کمال تعجب مشاهده شد که بعد از آب شدن زنده هستند و راه می روند.

تنها یک چیز است که عقرب ها بدون آن سختی بسیار زیادی را متحمل می شوند.خاک.عقرب ها جاندارانی هستند که لانه ی خود را در خاک حفر میکنند.پس این جانداران در جاهایی که زمین به طور کامل منجمد شده است،و یا زمین هایی که پوشش گیاهی بسیار زیادی دارند،به طوری که خاک در این زمین ها از بین رفته است،عقرب نمی تواند زنده بماند.

منبع:animals.nationalgeographic.com



:: موضوعات مرتبط: , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390


|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : محبان علی بن ابی طالب
تاریخ : شنبه 7 آبان 1390